آتین و تجربه سومین سـال نــو
سومین نوروز هم در کنار دخمل کوشولومون عالی گذشت .. خدا رو شکــــــر
امسال هم مثل پارسال از چند روز قبلِ عید ، سفرامونو شروع کردیم .. رفتیم استان مازندران ..
با اینکه 4_5 روز بیشتر نموندیم اما همه شهراشو گشتیم و بسی لذت بردیم ..
آتین و سی سنگان و بازی با صدفای ساحل ...
با گُلایِ دستش جــــارویی میـکرد که بیا و ببین ..
ژست می گرفت مثلا":
هوا هم خوب بود تقریبا" ، سه روزش که عالی بود و واقعا" بهــار رو حس کردیم ...
یه روز بارونی بود و روز تحویل سال هم که عجیب بود هوا !! صبح گرم و صاف و بهاری و ظهرش سرما و باد شَدیـــد..!
اون روز ما یه 7 سین کوچولو گرفته بودیم و بردیم لب دریا که سال رو تو ساحل ِ نکا ، نو کنیـم
اما یه دفعه باد شدیدی گرفت که مجبورمون کرد بار و بندیلمونو جمع کنیم و بریم تو چادر ! اما بازم متفاوت و جالب بود .. مخصوصا" برای آتین که عاشق چادره و بهش میگه: خونه ی کوچولومون
آتین در انتظار تحویل سال :
از 5 فروردین هم رفتیم کرمانشاه که اونجا هم روزهای قشنگی رو گذروندیم...
عشـــق منــــی تــــو ، آتیـن
و عکسهای 13 بدر :
یعنی این "ژست داغووونت" تو حلقــم این عکسش(پایینی) آدمو یاد کسایی که شکست عشقی خوردن میندازه دوسش دارم ..